شنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۹۳

ابوعلی سینا اصلا" به خدا و معاد و جهان آخرت و حیات بعد از مرگ اعتقادی نداشت! کار اصلی اش هم خانم بازی و عرق خوری بود . شب آخر عمرش نیز در حالی که چندخانم لخت در بغلش و یک شیشهء خالی مشروب در دستش بود، ناگهان سکته کرد و مرد . همهء شعرهایش هم در تمسخر دین و البته فواید خانم بازی و باده نوشی هست . از جمله که می گوید :
می‌از جهالت جهال شد به شرع حرام
چو مه که از سبب منکران دین شد شق
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا
حرام گشته به احکام شرع بر احمق
شراب را چه گنه زان که ابلهی نوشد
زبان به هرزه گشاید، دهد ز دست ورق
حـلال بر عـقلا و حـرام بر جهـال
که می‌محک بود وخیرو شر از او مشتق
غلام آن می‌صافم کزو رخ خوبان
به یک دو جرعه برآرد هزار گونه عرق
چو بوعلی می‌ناب ار خوری حکیمانه
به حق حق که وجودت شود به حق ملحق
و آخرش هم از طریق نوشیدن حکیمانهء دوازده شیشهء بزرگ می ناب و دو شبانه روز عشق بازی مدام با خانمهای زیباروی درباری به حق ملحق شد .