پنجشنبه، مرداد ۱۰، ۱۳۸۷


يادي از ميرعماد قزويني(به مناسبت سالمرگ استاد مسلم خوشنویسی)
۱۲ مرداد مصادف با سالمرگ میرعماد حسنی قزوینی از بزرگترین خوشنویسان تاریخ هنر ایران است و همین مناسبت کافی است که در این پست به عنوان یک شهروند ایرانی و قزوینی از این مرد بزرگ و هنرمند یادکنم:
میر عمادالحسني سيفي قزويني از مشهور ترين خوشنويسان تاريخ هنر ايران است كه توانست پايه خط نستعليق را چنان مستحكم نمايد كه تمام صاحب نظران خطوط اسلامي آن را عروس خطوط ناميدند . قلم او بيشترين تاثير خود را در عرصه خط نستعليق گذاشته است . زندگي او در تذكره ها و رسالات و متون مختلف آمده اما گوشه هاي پنهان زندگي او همواره ناشناخته مانده است. در لغت نامه دهخدا آمده است :
عماد قزويني خطاط مشهور ( 961-1024 ) نام او عمادالملك قزويني حسني بود و در خط نستعليق دستي توانا داشت . خط مير براي حسن خط مثل بوده است و برخي خط او را برخط ميرعلي هروي ترجيح ميدادند .در سال 1024 ه.ق شاه عباس صفوي وي را متهم به پيروي از مذهب تسنن نمود و امر به قتل او شد وي در آخرين شب ماه رجب همان سال در راه حمام بقتل رسيد . گويند ميرزا ابوتراب خطاط اصفهاني شاگردش جنازه او را در دروازه طوقچي دفن نمود و چون ميخواستند براي او مقبره ايي بسازد مانع شدند . فرزندان و ياران او را هم طرد كردند و همگي به هندو روم پناه بردند خاندان او همگي در خط سر آمد بودند .
بنا به گفته خانم آن ماري شيمل در كتاب خوشنويسي و فرهنگ اسلامي ميرعماد در سن 8 سالگي شروع به آموزش خط نمود . از ترجمه مورخين و تذكره نويسان ميآيد كه مير در سال 1027 در اصفهان بقتل رسيد و بيشتر تذكره نويسان همين تاريخ را نقل كرده اند . اما مستقيم زاده تاريخ مرگ مير را بسال 1024 ميداند. اين قول بيشتر از جانب صاحب عالم آراي عباسي است كه معاصر با ميرعماد ميباشد و بيشتر صحيح است . سن مير 63 بود كه به تاريخ 961 هم ميرسد . ميرعماد در قزوين متولد شد و دوران كودكي و نوجواني خود را در قزوين گذراند و براي تكميل هنر خود به تبريز سفر كرد . در مورد ساليان اوليه زندگي او و آغاز يادگيري اش در قزوين سخنان زيادي به ميان است اما هيچ كدام قطعي نيست .
در كتاب سير احوال و آثار خوشنويسان در باره مير عماد آمده است: ميرعماد پس از طي مقدمات خط در قزوين براي تكميل آن عازم بلاد ديگر شد تا عاقبت به در بار صفوي راه يافت . مير ابتدا براي زيارت خانه خدا به مكه سفر كرد و صاحب تذكره خط گويد محمد هلال بن نجم الدين از بزرگان شام به نيت فراگيري مقدمات نستعليق در اين سفر همراه او بود . در مراجعه به ايران در سلك هنرمندان كتابخانه فرهاد خان قرامانلو كه از بدو سلطنت شاه عباس اول مصدر مشاغل لشكري و كشوري بودند قرار گرفت و چند سال در تمام مدت حكومت فرهاد خان در سمنان و دامغان و طبرستان و بسطام و خراسان همراه و ملازم او بود تا بسال 1007 ه.ق فرهاد خان بدست الله وردي خان از سرداران شاه عباس بقتل رسيد و همان زمان مير از خراسان به قزوين بازگشت و بقول كلمان به گيلان رفت و دوباره به قزوين بازگشت و مقيم شد اين دوران مصادف با سلطنت شاه عباس است كه اصفهان بصورت يكي از زيباترين شهرهاي ايران در آمده بود . مركزيت هنري اين شهر باعث شد تا ميرعماد در سال 1008 ه.ق براي خدمت به شاه عباس راهي اصفهان شود . به محض رسيدن او به شهر عريضه ايي نوشت كه در مرقع گلشن به بيان كامل متن نامه پرداخته شده است .
شاه پس از استحضار از مضمون نامه و اطلاع از هنر مير او را به دربار فرا خواند و مورد لطف و عنايت خود قرار داد ميرعماد به شكرانه اين مرحمت شاهانه قطعات خط با اشعاري در مدح شاه نوشت و تقديم نمود . ميرعماد پس از اقامت در دربار شاه به لطف و عنايتي كه در حق او ميشد مفتخر گرديد و با اخلاق كريمه خود مورد ستايش شاه ونور چشم او گرديد . اين مورد باعث حسادت و فتنه و عداوت شد تا جايي كه مير بخاطر نامردي ها با سرودن اشعاري گله مندي هاي خود را ابراز داشت . اين فتنه ها باعث كم رنگ شدن محبت شاه نسبت به مير گرديد و در عوض عليرضا عباسي مورد تفقد شاهانه قرار گرفت محبوبيت عليرضا عباسي نزد شاه به حدي شد تا جايي كه شاه شمعدان بدست بالاي سر او ايستاده تا وي مشق خط نمايد . اين عمل شاه باعث دلگير ي ميرگرديد پس خطاب به شاه شعري بخط خود نوشت و فرستاد . اين كدورت به حدي بالا گرفت كه زبان مير نسبت به شاه نيش دار تر و كينه توزانه تر شد . كينه حسودان بجايي رسيد كه اشعار ميرعماد را كه در نكوهش شاه سروده و نوشته بود را به سمع و نظر شاه عباس برسانند . شاه از كرده مير ناراحت شد و براي صحت ادعاي ديگران 70 تومان فرستاد و در خواست كتابت شاهنامه را بنمود . پس از يك سال شاه پيكي فرستاد و در خواست كتاب را نمود ميرعماد 70 بيت را كه نوشته بود ارسال نمود و و در جواب پيغام شاه ميگويد :
بگوييد وجه سر كارزياده براين كفايت نكرد و مقدار پول به اندازه ابيات نگارش شده است . شاه از اين عمل برآشفت و ابيات را پس فرستاد . مير كليه ابات را با قيچي بريد و هربيت را به مبلغ يك تومان به شاگردان خود فروخت و پول شاه را پس فرستاد . اين عمل ميرعماد باعث نفرت شاه از ميرعماد گرديد . از ديگر دلايل نفرت شاه از مير مذهب تسنن او ست .در كتاب احوال و آثار خوشنويسان آمده است :
چون ميرعماد به تسنن مشهور بود و شاه نسبت به تشيع تعصب داشت اين مورد باعث مزيد علت شد كه در نهايت منجر به قتل ميرعماد گرديد . گويند شاه فرياد كشي و گفت : ( كسي نيست مرا از دست اين مرد خلاص كند ) يا ( كسي نيت مرا از دست اين سني نجات دهد ) يا ( كسي نيست اين مغرور را بكشد ) يا ( ما يك تن قزويني نديديم كه يك ذرع دم داشته باشد ) . مقصود بيك مسگر قزويني رئيس قبيله شاهسون قزوين بقول صاحب آراي عباسي در آخرين شب ماه رجب 1024 كه ميرعماد از راه حمام بنا به دعوت مقصود بيك بخانه او مي آمد جمعي از اوباش و ارازل را وا داشت كه در تاريك شب او را به قتل برسانند .
در تذكره خط و خطاطان ميرزا حبيب اصفهاني آمده است كه مقصود بيك از دوستان مير بود كه به تحريك شاه اين كار را انجام داده است . برخي هم بر اين عقيده بودند كه خشم شاه در اداي اين جملات مرگ مير نبوده است زيرا وقتي شاه از قتل مير خبر دار شد بسيار ناراحت شد و دستور قصاص قاتل را صادر كرد . اما علي قلي خان واله عقيده دارد كه قتل مير به اشاره و فرمان شاه بود . جسد مثله شده مير به مدت چند روز روي زمين بو و كسي جرات خاكسپاري را نداشت تا اينكه مري او ميرزا ابوتراب وي را در مسج مقصود بيك واقع در دروازه طوقچي اصفهان بخاك سپردند در اين زمان به دستور شاه بر جسد او احترام گذاشته و گروهي از شاگردان و امرا و شاهزادگان در آن مراسم شركت داشتند .
مدتي بعد خبر قتل مير به سراسر ايران و بلاد اطراف رسيد و بويژه در هند و عثماني كه شيفته خط مير بودند مراسم سوگواري بپاشد . جهانگير شاه هند از روي تاسف اعلام نمود اگر مير را به من داده بودند هم وزن او طلا ميدادم . ابوتراب در وصف استاد خود شعري سرود و سنگ قبري با خط خود براي مزار مير تهيه كرد اما موفق به نصب آن نشد تا عاقبت آن را بر قبر خود قرار دادند . پس از مرگ مير خاندان و شاگردان ميرعماد از ترس شاه مخفي و يا به عثماني و هند هجرت كردند و در آنجا مورد لطف شاهان قرار گرفتند و در اشاعه خط نستعليق ايراني در خارج مرزهاي ايران سهم بسزايي داشتند .

هیچ نظری موجود نیست: