ورزش زیرآبی
یکشنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۷
شنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۷
50مزیت مردبودن
1-اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمیگذارند از قبیل
آهو ،غزال ، پروانه ، شاپرک و موارد دیگر که اینجا جاش نیست
2-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو
دوباره بپوشید
3-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید
و بعد بگید مد روزه
4-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه
شناسنامتون رو قایم نمیکنید
5-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است
6- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو
داخل دهانتون سرنگون نمیکنه
7-در موقع استرس هیچوقت ناخنهای خود را نمیجوید
8-هفته ای دو بار شکست عشقی نمیخورید!
9-لازم نیست از 18 سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید
چون موهای جوگندمی خیلی هم به شما میآد
10- فقط شما میتونید برید استادیوم
11- خودتون پنچری ماشینتونو میگیرید
12-لازم نیست با قرار دادن انواع جکهای هیدرولیک
و غیر هیدرولیک در پاشنه کفش قدتون رو افزایش بدید
13- میتونید تمام روز بادوستانتون برید کوه
و وقتی برمیگردید خونه برای خانمتون تعریف کنید
که چه روز پرکاری داشتید
14- موقع خواستگاری به هیچ وجه نگران بر هم خوردن
تعادل سینی چای نیستید
15- از دیدن کله پاچه دچار تشنج نمیشید
16- هیچ کس از اینکه دست پخت افتضاحی دارید به شما ایراد نمیگیره
17- فقط شمایید که لذت تماشا کردن فوتبال
یوونتوس- بارسلونا را با گزارش عادل فردوسی پور درک میکنید
18- فقط شمایید که میتونید لذت تکچرخ زدن با CG رو تجربه کنید
19- میتونید با خط ریشتون بیش از 12000 اثر هنری خلق کنید
20- به طلا و جواهرات دیگران در حالی که
دارید از حسادت منفجر میشید نگاه نمیکنید
21- تو عروسی ها لازم نیست چند تن زنجیر از خودتون آویزون کنید
که تازه دیگران ازتون بپرسند بدلییییییه ؟
22- سر سفره عقد لازم نیست برید گل بچینید و گلاب بیارید
و نون بگیرید و اینا...
23- در حالی که خواهرتون باید بمونه خونه و آشپزی یاد بگیره
شما میرید بیرون و گل کوچیک بازی میکنید
24- لازم نیست آدرس تمام مزون ها، پاساژها ،بوتیک ها
و مراکز لاغری شهرتون رو حفظ باشید
25- اگه تو خیابون تویوتا کمری جلوی پاتون نگه نداشت
به راحتی سوار یه پیکان میشید
26- لازم نیست همیشه جای جورابهای همسرتون رو حفظ باشید
27- فقط شما میتونید سه ساعت تمام برنامه نود رو
با دوستاتون تفسیر کنید
28- لازم نیست روزی چهار بار مثل آمپول ب کمپلکس
سریالهای بی سر و ته وطنی رو تماشا کنید
29- لازم نیست سالی یه بار زاویه دماغتون رو نسبت به افق تغییر بدید
30- میتونید حتی تا محل کارتون رو هم با دوچرخه طی کنید
و کسی اونجوری به شما نگاه نکنه
31- میتونید راحت رو صندلی های جلوی اتوبوس بشینید
و در عقب دود نخورید
(البته این اتوبوس های BRTاین قضیه رو خرابش کرد)
32- میتونید با شلوارک و رکابی راحت تا سر کوچه برید
33- خیالتون راحته که هرگز یک خواهر شوهر
(و ایضا جاری) که مدام رو اعصابتون رزم آیش برقرار کنه ندارید
34- لباسهاتون ظرف 48 ساعت دلتون رو نمیزنه
35- در زیر گرمای نابود کننده تابستون خیلی راحت
با یه آستین کوتاه میایید بیرون
36- نیازی ندارید هر روز که از خواب پا میشید
تا ساعت 6 بعدازظهر رو جلوی آیینه با خودتون ور برید
37- نیازی نیست سه چهارم عمرتون رو توی کلاسهای آشپزی
،خیاطی، گلدوزی، آموزش فال شیرموز و تقویت اعتماد به نفس
در 3/0 ثانیه بگذرانید
38- نیازی نیست داخل کیفتون به تعداد رنگهای یک LCD
لنز چشم داشته باشید
(رنگهای LCD معمولا بالای 16 میلیون میباشد)
39- اگه به انواع فنون حرکات موزون آشنا نبودید هیچ اشکالی نداره
40- فقط شما میفهمید که یک 206 اسپرت خفن چقدر زیباست
41- بدون اینکه کسی بهتون چیزی بگه
میتونید ساعتها پلی استیشن بازی کنید
42- با دیدن سوسک و موش و امثال هم
اجدادتون از گور در نمیایند و جلوتون رژه نمیروند
43- فرق CD رو با بشقاب میوه خوری متوجه میشید
44- با یک سرماخوردگی سه ماه در CCU بیمارستان
بستری نخواهید شد
45- میتونید یه جوک بامزه تعریف کنید
بدون اینکه خودتون قبل از همه دو ساعت تمام بهش بخندید
46- روی در هیچ مغازه ای ننوشته اند که از پذیرفتن آقایانی که شئونات اسلامی را رعایت نکنند معذوریم(بس که محجوب هستند آخه)
47- داشتن ریش پروفسوری از ویژگی های بسیار ممتاز است
که مخصوص شما آقایان میباش
48- فقط شما میتونید کت و شلوار بپوشید
و کروات بزنید و کلی خوشتیپ بشید
49- بیش از 60 درصد رشته های مهندسی
رو شما به خودتون اختصاص دادید(دیگه از این با کلاس تر؟)
50- و در نهایت اینکه میتونید تو خیابون
از هر کس که دلتون خواست بپرسید ساعت چنده؟!
(این یکی دیگه ته ویژگی بود)
1-اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمیگذارند از قبیل
آهو ،غزال ، پروانه ، شاپرک و موارد دیگر که اینجا جاش نیست
2-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو
دوباره بپوشید
3-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید
و بعد بگید مد روزه
4-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه
شناسنامتون رو قایم نمیکنید
5-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است
6- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو
داخل دهانتون سرنگون نمیکنه
7-در موقع استرس هیچوقت ناخنهای خود را نمیجوید
8-هفته ای دو بار شکست عشقی نمیخورید!
9-لازم نیست از 18 سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید
چون موهای جوگندمی خیلی هم به شما میآد
10- فقط شما میتونید برید استادیوم
11- خودتون پنچری ماشینتونو میگیرید
12-لازم نیست با قرار دادن انواع جکهای هیدرولیک
و غیر هیدرولیک در پاشنه کفش قدتون رو افزایش بدید
13- میتونید تمام روز بادوستانتون برید کوه
و وقتی برمیگردید خونه برای خانمتون تعریف کنید
که چه روز پرکاری داشتید
14- موقع خواستگاری به هیچ وجه نگران بر هم خوردن
تعادل سینی چای نیستید
15- از دیدن کله پاچه دچار تشنج نمیشید
16- هیچ کس از اینکه دست پخت افتضاحی دارید به شما ایراد نمیگیره
17- فقط شمایید که لذت تماشا کردن فوتبال
یوونتوس- بارسلونا را با گزارش عادل فردوسی پور درک میکنید
18- فقط شمایید که میتونید لذت تکچرخ زدن با CG رو تجربه کنید
19- میتونید با خط ریشتون بیش از 12000 اثر هنری خلق کنید
20- به طلا و جواهرات دیگران در حالی که
دارید از حسادت منفجر میشید نگاه نمیکنید
21- تو عروسی ها لازم نیست چند تن زنجیر از خودتون آویزون کنید
که تازه دیگران ازتون بپرسند بدلییییییه ؟
22- سر سفره عقد لازم نیست برید گل بچینید و گلاب بیارید
و نون بگیرید و اینا...
23- در حالی که خواهرتون باید بمونه خونه و آشپزی یاد بگیره
شما میرید بیرون و گل کوچیک بازی میکنید
24- لازم نیست آدرس تمام مزون ها، پاساژها ،بوتیک ها
و مراکز لاغری شهرتون رو حفظ باشید
25- اگه تو خیابون تویوتا کمری جلوی پاتون نگه نداشت
به راحتی سوار یه پیکان میشید
26- لازم نیست همیشه جای جورابهای همسرتون رو حفظ باشید
27- فقط شما میتونید سه ساعت تمام برنامه نود رو
با دوستاتون تفسیر کنید
28- لازم نیست روزی چهار بار مثل آمپول ب کمپلکس
سریالهای بی سر و ته وطنی رو تماشا کنید
29- لازم نیست سالی یه بار زاویه دماغتون رو نسبت به افق تغییر بدید
30- میتونید حتی تا محل کارتون رو هم با دوچرخه طی کنید
و کسی اونجوری به شما نگاه نکنه
31- میتونید راحت رو صندلی های جلوی اتوبوس بشینید
و در عقب دود نخورید
(البته این اتوبوس های BRTاین قضیه رو خرابش کرد)
32- میتونید با شلوارک و رکابی راحت تا سر کوچه برید
33- خیالتون راحته که هرگز یک خواهر شوهر
(و ایضا جاری) که مدام رو اعصابتون رزم آیش برقرار کنه ندارید
34- لباسهاتون ظرف 48 ساعت دلتون رو نمیزنه
35- در زیر گرمای نابود کننده تابستون خیلی راحت
با یه آستین کوتاه میایید بیرون
36- نیازی ندارید هر روز که از خواب پا میشید
تا ساعت 6 بعدازظهر رو جلوی آیینه با خودتون ور برید
37- نیازی نیست سه چهارم عمرتون رو توی کلاسهای آشپزی
،خیاطی، گلدوزی، آموزش فال شیرموز و تقویت اعتماد به نفس
در 3/0 ثانیه بگذرانید
38- نیازی نیست داخل کیفتون به تعداد رنگهای یک LCD
لنز چشم داشته باشید
(رنگهای LCD معمولا بالای 16 میلیون میباشد)
39- اگه به انواع فنون حرکات موزون آشنا نبودید هیچ اشکالی نداره
40- فقط شما میفهمید که یک 206 اسپرت خفن چقدر زیباست
41- بدون اینکه کسی بهتون چیزی بگه
میتونید ساعتها پلی استیشن بازی کنید
42- با دیدن سوسک و موش و امثال هم
اجدادتون از گور در نمیایند و جلوتون رژه نمیروند
43- فرق CD رو با بشقاب میوه خوری متوجه میشید
44- با یک سرماخوردگی سه ماه در CCU بیمارستان
بستری نخواهید شد
45- میتونید یه جوک بامزه تعریف کنید
بدون اینکه خودتون قبل از همه دو ساعت تمام بهش بخندید
46- روی در هیچ مغازه ای ننوشته اند که از پذیرفتن آقایانی که شئونات اسلامی را رعایت نکنند معذوریم(بس که محجوب هستند آخه)
47- داشتن ریش پروفسوری از ویژگی های بسیار ممتاز است
که مخصوص شما آقایان میباش
48- فقط شما میتونید کت و شلوار بپوشید
و کروات بزنید و کلی خوشتیپ بشید
49- بیش از 60 درصد رشته های مهندسی
رو شما به خودتون اختصاص دادید(دیگه از این با کلاس تر؟)
50- و در نهایت اینکه میتونید تو خیابون
از هر کس که دلتون خواست بپرسید ساعت چنده؟!
(این یکی دیگه ته ویژگی بود)
جمعه، مهر ۰۵، ۱۳۸۷
نوشته هاي رتبه اول کنکور سال ۶۴ ،ساعتی قبل از شهادت
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟
اينها آخرين دست نوشته شهيد احمدرضا احمدي رتبه اول کنکور پزشکي سال 1364 است که تنها ساعتي قبل از شهادت به رشته تحرير در آمده است .سایت البرز با انتشار اين متن در روزهاي هفته دفاع مقدس اميدوار بوده ضمن گرامي داشت ياد اين عزيزان تأملي هرچند کوتاه درباره هدف ، انگيزه و چرايي حضور اين مردان خدا در عرصه در ذهن همگان شکل گيرد. متن اين نوشته را با هم ميخوانيم:
چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،به هر جا که اینجا نباشد ،یعنی اضطراب که کودکم کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟ کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ، از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟ آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیده ؟ کشته شده و د آنجا دفن گردیده ؟ چه کسی است که معنی این جمله را درک کند:
"نبرد تن و تانک؟!" اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟ چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟ آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟ کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد؟
وکدام کدام...؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک ونیم برابر سرععت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ،ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟کدام سر می پرد ؟چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟چگونه باید آنها را غسل داد ؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم . چگونه می توانیم در ها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟ کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ از خیال ، از کتاب ، از لقب شامخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟
کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟ دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟"صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن"
آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است ؟ جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند ؟ و آنان را زنده به گور کردند ؟هیچ می دانستی؟ حتما نه!...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می ورد ، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطه ای نم یافتی با امید های فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!! اما تو اگر قاسم نیستی ، اگرعلی اکبرنیستی ، اگر جعفر و عبدالله نیستی ، لااقل حرمله مباش ! که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد. من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد....
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟
اينها آخرين دست نوشته شهيد احمدرضا احمدي رتبه اول کنکور پزشکي سال 1364 است که تنها ساعتي قبل از شهادت به رشته تحرير در آمده است .سایت البرز با انتشار اين متن در روزهاي هفته دفاع مقدس اميدوار بوده ضمن گرامي داشت ياد اين عزيزان تأملي هرچند کوتاه درباره هدف ، انگيزه و چرايي حضور اين مردان خدا در عرصه در ذهن همگان شکل گيرد. متن اين نوشته را با هم ميخوانيم:
چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،به هر جا که اینجا نباشد ،یعنی اضطراب که کودکم کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟ کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ، از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟ آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیده ؟ کشته شده و د آنجا دفن گردیده ؟ چه کسی است که معنی این جمله را درک کند:
"نبرد تن و تانک؟!" اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟ چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟ آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟ کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد؟
وکدام کدام...؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک ونیم برابر سرععت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ،ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟کدام سر می پرد ؟چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟چگونه باید آنها را غسل داد ؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم . چگونه می توانیم در ها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟ کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ از خیال ، از کتاب ، از لقب شامخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟
کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟ دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟"صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن"
آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است ؟ جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند ؟ و آنان را زنده به گور کردند ؟هیچ می دانستی؟ حتما نه!...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می ورد ، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطه ای نم یافتی با امید های فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!! اما تو اگر قاسم نیستی ، اگرعلی اکبرنیستی ، اگر جعفر و عبدالله نیستی ، لااقل حرمله مباش ! که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد. من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد....
مقبره زرتشت کجاست ؟
تاریخ درگذشت اشوزرتشت روز خیرایزد و دی ماه برابر با پنجم ماه دی می باشد، زرتشتیان چون به بقای روح و فروهر نیاکان خود باور دارند، اصولا پس از مرگ، علاقه زیادی به اینکه به سر مزار درگذشته بروند و شیون و زاری كنند، را ندارند، بنابراين برای زرتشتيان، مهم نبوده که اشوزرتشت در کجا دفن شده و همواره روح او را در کنار خود احساس می کنند و از روح و فروهر پاک اشوزرتشت برای پیشرفت کارهایشان کمک می خواهند و به دنبال محل آرامگاه اشوزرتشت نیستند. ولی بنا بر اثبات بيشتر دانشمندان، آرامگاه اشوزرتشت، دراستان بلخ افغانستان و درشهر مزار شریف می باشد. همان جايیکه بنا بر باور مذهب شیعه( بيشتر مردم شهر مزار شریف را شيعيان تشکیل می دهد)، آنجا مقبره حضرت علی می باشد، در حالیکه مقبره حضرت علی در عراق واقع است و از نظر تاریخی هرگز حضرت علی به افغانستان گذر نکرده است، و مزار شریف به خاطر این گفته اند که مردم می دانستند که یک مزار شریفی در شهرشان وجود دارد که برای حفظ آن بایستی یک نام مقدس و سپنتايي به آن بدهند. نام قدیم شهر مزار شریف هم بلخ بوده و نام این استان هم اکنون هم بلخ است و در اوستا بسيار آمده که بلخ محل پادشاهی شاه گشتاسب بوده که اشوزرتشت دین خود را ارايه و تبلیغ می کرده است، و در این شهر به شهادت رسیده است. از این نوع کارها د رایران زیاد است، مانند لقب تخت سلیمان که به مقبره کورش بزرگ داده اند یا نقش رستم یاتخت جمشید وغیره، که بتوانند این مكان ها را به خاطر احترام این افراد، از حمله دشمنان در امان دارند، که خوشبختانه موفق هم شده اند
تاریخ درگذشت اشوزرتشت روز خیرایزد و دی ماه برابر با پنجم ماه دی می باشد، زرتشتیان چون به بقای روح و فروهر نیاکان خود باور دارند، اصولا پس از مرگ، علاقه زیادی به اینکه به سر مزار درگذشته بروند و شیون و زاری كنند، را ندارند، بنابراين برای زرتشتيان، مهم نبوده که اشوزرتشت در کجا دفن شده و همواره روح او را در کنار خود احساس می کنند و از روح و فروهر پاک اشوزرتشت برای پیشرفت کارهایشان کمک می خواهند و به دنبال محل آرامگاه اشوزرتشت نیستند. ولی بنا بر اثبات بيشتر دانشمندان، آرامگاه اشوزرتشت، دراستان بلخ افغانستان و درشهر مزار شریف می باشد. همان جايیکه بنا بر باور مذهب شیعه( بيشتر مردم شهر مزار شریف را شيعيان تشکیل می دهد)، آنجا مقبره حضرت علی می باشد، در حالیکه مقبره حضرت علی در عراق واقع است و از نظر تاریخی هرگز حضرت علی به افغانستان گذر نکرده است، و مزار شریف به خاطر این گفته اند که مردم می دانستند که یک مزار شریفی در شهرشان وجود دارد که برای حفظ آن بایستی یک نام مقدس و سپنتايي به آن بدهند. نام قدیم شهر مزار شریف هم بلخ بوده و نام این استان هم اکنون هم بلخ است و در اوستا بسيار آمده که بلخ محل پادشاهی شاه گشتاسب بوده که اشوزرتشت دین خود را ارايه و تبلیغ می کرده است، و در این شهر به شهادت رسیده است. از این نوع کارها د رایران زیاد است، مانند لقب تخت سلیمان که به مقبره کورش بزرگ داده اند یا نقش رستم یاتخت جمشید وغیره، که بتوانند این مكان ها را به خاطر احترام این افراد، از حمله دشمنان در امان دارند، که خوشبختانه موفق هم شده اند
پنجشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۷
ادعای رابطه جنسي ليوني با رايس
يك وزير پيشين رژيمصهيونيستي و يك روزنامهنگار آمريكايي از حقيقت همجنسباز بودن وزير امور خارجه رژيمصهيونيستي خبر دادند كه در آستانه بر عهده گرفتن پست نخستوزيري اين رژيم نيز هست و از وجود روابط جنسي وي با خانم رايس وزير امور خارجه آمريكا پرده برداشتند. پايگاه خبري ايلاف به نقل از روزنامه صهيونيستي معاريو به مناسبت پيروزي زيپي ليوني وزير امور خارجه رژيمصهيونيستي در انتخابات درون حزبي و نزديك شدن او به منصب نخستوزيري اين رژيم در بخش نامها و رويدادهاي خود نوشت: ليوني زني زيباروي است كه [با آمدن خود] به سياست نيز زيبايي افزود... اين زيبايي، يهودي است. عدنان ابوزيد خبرنگار پايگاه خبري ايلاف تصريح كرد: پيروزي ليوني [در انتخابات حزب كاديما] شايعات و برخي حرفها را دوباره بر سر زبانها انداخت. از جمله اين حرف و حديثها ميتوان به آنچه گلن كاسلر روزنامهنگار آمريكايي در كتاب خود ذكر كرده است، اشاره كرد كه وي در كتاب خود از همجنسباز بودن ليوني پرده برداشته بود. بنا بر اين گزارش، خبرنگار مذكور آمريكايي در اين كتاب مينويسد، زيپي ليوني با دوستدختر خود كه ريندي بين نام داشت معاشرت جنسي داشته است. ايلاف علاوه بر اين افزود: همچنين از جمله اين شايعات ميتوان به تصريحات خانم ليمور ليونات وزير پيشين آموزش اسرائيل اشاره كرد كه وي نيز [چند ماه گذشته] از وجود روابط جنسي ميان ليوني و خانم كاندوليزا رايس [وزير امور خارجه آمريكا] خبر داده بود. زيپي ليوني متولد 5 ژوئن سال 1958 در فلسطين اشغالي و از خانوادهاي با ريشههاي لهستاني است كه در 22 سالگي به خدمت سازمان جاسوسي رژيمصهيونيستي [موساد] درآمد. وي بعدها اعلام كرد كه براي خاطر همسر خود از موساد جدا شده است. زيپي ليوني از جناح راست تندرو افراطي صهيونيستهاست كه از سال 1980 تا 84 در حدمت موساد بود و در سال 1999 عضو كنيست [پارلمان] رژيمصهيونيستي شد و براي نخستين بار در مارس سال 2001 وزير "همكاري منطقهاي" شد و در سال 2003 توانست دومين پست وزارتي خود را بدست بياورد. سرانجام ليوني در سال 2005 و در زمان نخستوزيري آريل شارون و پس از كنارهگيري بنيامين نتنياهو [رهبر حزب ليكود] از پست وزارتي خود، دومين وزير خارجه زن رژيمصهيونيستي شد. وي در همين سال در تاسيس حزب كاديما در كنار شارون و ايهود اولمرت نخستوزير مستعفي اين رژيم بود تا اينكه در زمان نخستوزيري اولمرت نيز در منصب وزير وزارت خارجه باقي ماند. زيپي ليوني كه بر روي سنگ قبر پدر خود شاهد نقشه ساختگي اسرائيل است، به اسرائيل بزرگ كه اولمرت چندي پيش معتقدان به آن را توهم زده خواند اعتقاد دارد. حال خبر روابط جنسي خانم ليوني با خانم كاندوليزا رايس وزير امور خارجه آمريكا در حالي منتشر ميشود كه رايس نيز به نوبه خود در اين امور دستي دارد. زيرا كريس سيليتزا، ستوننويس روزنامه واشنگتن پست زماني نوشت: در محافل همجنسبازان آمريكا اين شايعه سر زبانها افتاده است كه كاندي [نام اختصاري كاندوليزا رايس] همجنس باز است و اين يكي از مهمترين دلايلي است كه باعث شده او براي انتخابات رياست جمهوري سال 2008 كانديدا نشود. چندي پيش نيز برخي رسانهها از روابط عاشقانه وي با يك جوان عرب پرده برداشتند. به گزارش روزنامه الجزائري الشروق، اين جوان عرب از نزديكان يكي از سران سياسي عرب است كه رايس در حاشيه سفرهاي خود به خاورميانه كه به بهانه بررسي روند صلح منطقه انجام ميشود با وي ديدار ميكند. از آن سو اين جوان عرب نيز با سفرهاي خود به اروپا و آمريكا فرصتهايي براي ديدار با رايس به وجود ميآورد. پيش از آن نيز رسانههاي آمريكايي از روابط نامشروع رايس با وزير امور خارجه كانادا خبر داده بودند. علاوه بر آن خبرگزاري «برناما» مالزي، در اواخر شهريور سال 1385، اعلام كرد: گمانهزنيها درباره رابطه رايس با وزير خارجه كانادا هنگامي بروز كرد كه رايس مدتي را در تفريحگاه خصوصي مككي وزير امور خارجه كانادا گذراند.
يك وزير پيشين رژيمصهيونيستي و يك روزنامهنگار آمريكايي از حقيقت همجنسباز بودن وزير امور خارجه رژيمصهيونيستي خبر دادند كه در آستانه بر عهده گرفتن پست نخستوزيري اين رژيم نيز هست و از وجود روابط جنسي وي با خانم رايس وزير امور خارجه آمريكا پرده برداشتند. پايگاه خبري ايلاف به نقل از روزنامه صهيونيستي معاريو به مناسبت پيروزي زيپي ليوني وزير امور خارجه رژيمصهيونيستي در انتخابات درون حزبي و نزديك شدن او به منصب نخستوزيري اين رژيم در بخش نامها و رويدادهاي خود نوشت: ليوني زني زيباروي است كه [با آمدن خود] به سياست نيز زيبايي افزود... اين زيبايي، يهودي است. عدنان ابوزيد خبرنگار پايگاه خبري ايلاف تصريح كرد: پيروزي ليوني [در انتخابات حزب كاديما] شايعات و برخي حرفها را دوباره بر سر زبانها انداخت. از جمله اين حرف و حديثها ميتوان به آنچه گلن كاسلر روزنامهنگار آمريكايي در كتاب خود ذكر كرده است، اشاره كرد كه وي در كتاب خود از همجنسباز بودن ليوني پرده برداشته بود. بنا بر اين گزارش، خبرنگار مذكور آمريكايي در اين كتاب مينويسد، زيپي ليوني با دوستدختر خود كه ريندي بين نام داشت معاشرت جنسي داشته است. ايلاف علاوه بر اين افزود: همچنين از جمله اين شايعات ميتوان به تصريحات خانم ليمور ليونات وزير پيشين آموزش اسرائيل اشاره كرد كه وي نيز [چند ماه گذشته] از وجود روابط جنسي ميان ليوني و خانم كاندوليزا رايس [وزير امور خارجه آمريكا] خبر داده بود. زيپي ليوني متولد 5 ژوئن سال 1958 در فلسطين اشغالي و از خانوادهاي با ريشههاي لهستاني است كه در 22 سالگي به خدمت سازمان جاسوسي رژيمصهيونيستي [موساد] درآمد. وي بعدها اعلام كرد كه براي خاطر همسر خود از موساد جدا شده است. زيپي ليوني از جناح راست تندرو افراطي صهيونيستهاست كه از سال 1980 تا 84 در حدمت موساد بود و در سال 1999 عضو كنيست [پارلمان] رژيمصهيونيستي شد و براي نخستين بار در مارس سال 2001 وزير "همكاري منطقهاي" شد و در سال 2003 توانست دومين پست وزارتي خود را بدست بياورد. سرانجام ليوني در سال 2005 و در زمان نخستوزيري آريل شارون و پس از كنارهگيري بنيامين نتنياهو [رهبر حزب ليكود] از پست وزارتي خود، دومين وزير خارجه زن رژيمصهيونيستي شد. وي در همين سال در تاسيس حزب كاديما در كنار شارون و ايهود اولمرت نخستوزير مستعفي اين رژيم بود تا اينكه در زمان نخستوزيري اولمرت نيز در منصب وزير وزارت خارجه باقي ماند. زيپي ليوني كه بر روي سنگ قبر پدر خود شاهد نقشه ساختگي اسرائيل است، به اسرائيل بزرگ كه اولمرت چندي پيش معتقدان به آن را توهم زده خواند اعتقاد دارد. حال خبر روابط جنسي خانم ليوني با خانم كاندوليزا رايس وزير امور خارجه آمريكا در حالي منتشر ميشود كه رايس نيز به نوبه خود در اين امور دستي دارد. زيرا كريس سيليتزا، ستوننويس روزنامه واشنگتن پست زماني نوشت: در محافل همجنسبازان آمريكا اين شايعه سر زبانها افتاده است كه كاندي [نام اختصاري كاندوليزا رايس] همجنس باز است و اين يكي از مهمترين دلايلي است كه باعث شده او براي انتخابات رياست جمهوري سال 2008 كانديدا نشود. چندي پيش نيز برخي رسانهها از روابط عاشقانه وي با يك جوان عرب پرده برداشتند. به گزارش روزنامه الجزائري الشروق، اين جوان عرب از نزديكان يكي از سران سياسي عرب است كه رايس در حاشيه سفرهاي خود به خاورميانه كه به بهانه بررسي روند صلح منطقه انجام ميشود با وي ديدار ميكند. از آن سو اين جوان عرب نيز با سفرهاي خود به اروپا و آمريكا فرصتهايي براي ديدار با رايس به وجود ميآورد. پيش از آن نيز رسانههاي آمريكايي از روابط نامشروع رايس با وزير امور خارجه كانادا خبر داده بودند. علاوه بر آن خبرگزاري «برناما» مالزي، در اواخر شهريور سال 1385، اعلام كرد: گمانهزنيها درباره رابطه رايس با وزير خارجه كانادا هنگامي بروز كرد كه رايس مدتي را در تفريحگاه خصوصي مككي وزير امور خارجه كانادا گذراند.
اشتراک در:
پستها (Atom)