جمعه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۷

تاریخ رقص در ایران

محتوای رقص عشق است. عشقی كه كل كائنات را به حركت وا‌ می‌دارد. تاریخ هنر گواه است كه بشر از ابتدای خلقت به كمك رقص و ریتم موفق گردید به كارهای خود نظم بخشد. رقص و موسیقی به طبیعت آدمی جلوه انسانی می‌بخشد.
گزنفون در كوروش‌نامه به دوران ماد اشاره دارد و می‌نویسد كه شاه خود نیز گاه‌ گاه به پایكوبی و دست‌افشانی برمی‌خواسته است. همچنین در تاریخ شاهنشاهی هخامنشی نوشته اولمستد آمده است: سالی یكبار در جشن مهرگان فرمانروای هخامنشی می‌بایست میگساری كرده و رقص پارسیانه كند كه این رقص بازمانده‌ای از رقص جنگی ادوار پیش از هخامنشی بوده است.
رقص‌های فلکلوریك ایرانی
بابا كرم
در میان رقص‌های فلوکلور ایرانی، رقص "باباکرم" از رقص‌های ایرانی است که ویژگی‌‌های خاصی دارد و منحصرا توسط مردان اجرا می‌شود. در "بابا کرم" از رقص شانه و کمر استفاده می‌شود و رقاص لباس سیاه و سفید جاهلی بر تن می‌کند و معمولا لنگی را بر گردن آویزان کرده و از آن در طول اجرای رقص استفاده می‌کند. رقص بابا کرم بازمانده از دهه 1320 شمسی و از رقص‌‌های به اصطلاح "کوچه بازاری" و "تخته‌ حوضی" است که بسیار مورد محبوبیت قرار گرفته است.
هایده کیشی پور، استاد رقص ایرانی، داستان بابا کرم را اینطور تعریف می کند: "داستان بر‌می‌گردد به زمان رضا‌شاه و ماجرای کشف حجاب. یکی از این خانم‌‌های شازده، باغبان مسنی داشت به نام بابا کرم. هر وقت خانم به باغ می‌آمد باغبان را صدا می‌کرد: بابا کرم چطوری؟ این باغبان به تدریج عاشق این خانم می‌شود و بعد از مدتی که خانم به فرنگ سفر می‌رود، بابا کرم از عشق او می‌میرد. همین می‌شود که در اذهان مردم بابا کرم به عنوان یک مرد عاشق شكل می‌گیرد و آن رقص هم در آن زمان نشان‌دهنده حرکات یک مرد عاشق بوده است. در واقع بابا کرم از نماد‌های نشان‌دهنده عشق مرد ایرانی به معشوقه‌اش هست، کسی که بخاطر دوری از دختر مورد علاقه‌اش جانش را از دست می‌دهد. این آهنگ برای اولین بار با صدای حسین همدانیان اجرا شد که از آهنگ‌های فلوکلور ایرانی به حساب می‌آید.
هرچقدر ناز کنی
ناز کنی
باز تو دلدار منی
هرچقدر عشوه کنی
عشوه كنی
باز تو غمخوار منی
بابا کرم
دوست دارم
بابا کرم
دوست دارم
ای دریغا دریغا که ندانسته گرفتار شدم
ای دریغا دریغا که ندانسته گرفتار شدم
از بر این جون‌خوشی نزد تو من خوار شدم
بابا کرم
دوست دارم
بابا کرم
دوست دارم

رقص كردی (هه لپرکی)
واژه "هه لپه رکی"از کلمه "هه لپر" به معنی جنبش و تکان و در اصل به معنی حمله‌کردن است که نمادی ازحرکات جنگی است كه از گذشته‌‌های دور به یادگار مانده است و چیزی فراتر از رقص عادی می‌باشد. رقص‌‌های كردی یكی از سنت‌‌های دیرینه و یادگار‌های ارزشمند آریا‌یی‌‌ها‌ست كه همچنان محفوظ مانده و حتی در رقص‌‌های سنتی بعضی از اقوام همجوار همچون آشوری‌‌ها تاثیر كرده است. حركات "هه لپه ركی" در چهار نوع مراسم عرفانی، مذهبی، شادی و عروسی و عزا و غم اجرا می‌شود.
رقص‌‌های فولكلور كردی عبا‌رتند از: " چه‌پی یا چوپی ـ سی پی ـ روینه ـ گه را نه وه "كه مخصوص شكاك است و دووپی یی ـ داغه كه ویژه كردستان تركیه است. گه ریان ـ پشت پا ـ فه تاح ـ فه تا پاشایی ـ خانه میری ـ سی جار‌ ـ شه لان ـزه نگی ـ و چه مه ریواما. فلسفه این حركات شكل بخصوصی است كه این "هه لپه ركی"دارد این رقص به صورت دسته‌جمعی انجام می‌شود و در دست نفر اول كه به عنوان رهبر و پیشوای گروه و نفر آخر "چوپی"دستمالی است كه به جای شمشیر استفاده میشود و نظم و انظباط گروه را هم بر عهده دارد.
امروزه به علت پیشرفت و پیچیدگی در سبك زندگی از دستمال سفید به جای شمشیر و سپر استفاده می‌شود. دستمال سفید نشانه صلح و آشتی با اقوام دیگر است و كوبیدن پا بر زمین به این معنی است كه این خاك موطن من است .هورای هنگام مراسم در حین حركات به منظور ترساندن دشمن است. نشستن در هنگام رقص نشانه تسلیم برای جمع منفور است. یكسری مقام‌‌ها هم وجود دارند كه در این مراسم استفاده می‌شوند.هوره كه از نظر لغوی از واژه خور به معنای خورشید گرفته شده مورد استفاده گاتو‌های زرتشتی و در مراسم راز و نیاز با خداوند بوده است.
رقص‌ كردی‌ را یك‌ رقص‌ رزمی ‌می‌دانند كه‌ دارای‌ صلابت‌ و متانتی‌ خاص‌ بوده‌ و یادآور یكپارچگی‌ این‌ مردمان‌ غیور در تمامی‌ ادوار می‌باشد. رقص‌های‌ محلی‌ با موسیقی‌ كردی‌ پیوندی‌ ابدی‌ داشته‌ و معمولاً زنان‌ و مردان‌ عشایر در مراسم‌ شادی‌ به‌ دور از ابتذال‌ دایره‌‌وار دست‌ یكدیگر را گرفته‌ به‌ پایكوبی‌ می‌پردازند، در اصطلاح‌ محلی‌ این‌ حالت‌ را گندم‌ و جو (یعنی‌ گندم‌ و جو) می‌نامند. (در منطقه‌ مهاباد به‌ آن‌ رَشبَلك‌ می‌گویند)
در این‌ رقص‌ها معمولاً یك‌ نفر كه‌ حركات‌ رقص‌ را بهتر از دیگران‌ می‌شناسد نقش‌ رهبری‌ گروه‌ رقصندگان‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ و در ابتدای‌ صف‌ رقصندگان‌ می‌ایستد و با تكان‌دادن‌ دستمالی‌ كه‌ در دست‌ راست‌ دارد ریتم‌‌ها را به‌ گروه‌ منتقل‌ كرده‌ و در ایجاد هماهنگی‌ لازم‌ آنان‌ را یاری‌ می‌دهد. این‌ فرد كه‌ سر‌چوپی‌‌كش‌ نامیده‌ می‌شود، با تكان‌دادن‌ ماهرانه‌ دستمال‌ و ایجاد صدا بر هیجان‌ رقصندگان‌ می‌افزاید. در این‌ هنگام‌ دیگر افراد بدون‌ دستمال‌ به‌ ردیف‌ در كنار سرچوپی‌كش‌ به‌ گونه‌ای‌ قرار می‌گیرند كه‌ هر یكی‌ با دست‌ چپ،‌ دست‌ راست‌ نفر بعد را می‌گیرد. اصطلاحاً این‌ حالت‌ گاوانی‌ نامیده‌ می‌شود. در رقص‌های‌ كردی‌ تمامی‌ رقصندگان‌ به‌ سرگروه‌ چشم‌ دوخته‌ و با ایجاد هماهنگی‌ خاصی‌ وحدت‌ و یكپارچگی‌ یك‌ قوم‌ ریشه‌دار را به‌ تصویر می‌كشند.
برخی‌ رقص‌های‌ كردی‌ دارای‌ ملودی‌های‌ خاصی‌ بوده‌ و توسط‌ گروهی‌ از زنان‌ و مردان‌ اجرا می‌شوند و در برخی‌ از رقص‌ها یكی‌ از رقصندگان‌ از دیگران‌ اجرا شده‌ و در وسط‌ جمع‌ به‌ تنهایی‌ به‌ هنرنمایی‌ می‌پردازند و در این‌ حالت‌ معمولاً رقصنده‌ دو دستمال‌ رنگی‌ در دست‌ها نگه‌ داشته‌ و با آنها بازی‌ می‌كند كه‌ اصطلاحاً به‌ این‌ نوع‌ رقص‌ دو دستماله‌ می‌گویند و بیشتر در كرمانشاه‌ مرسوم‌ است.‌
نمایش‌ها و رقص‌های‌ كردی‌ را می‌توان‌ به‌ چند قسمت‌ اصلی‌ ذیل‌ تقسیم‌ كرد: ۱ـ گه‌‌ریان‌ ۲ـ پشت‌ پا 3ـ هه‌ لگرتن‌ ۴ـ فه‌ تاح‌ پاشا ۵ـ لب‌ لان ‌6ـ چه‌ پی‌ ۷ـ زه‌ زنگی‌ ۸ـ شه‌ لایی‌ 9ـ سی‌ جار ۱۰ـ خان‌ امیری‌

گه‌ریان‌
گه‌ریان‌ در زبان‌ كردی‌ به‌ معنی‌ گشت‌وگذار و راه‌ رفتن‌ بوده‌ و حركات‌ مختص‌ این‌ رقص‌ نیز معنای‌ گشت‌وگذار در ذهن‌ تداعی‌ می‌كنند. گه‌‌ریان‌ دارای‌ دو مقام‌ بوده‌ كه‌ یكی‌ متعلق‌ به‌ مناطق‌ روستایی‌ و دیگری‌ مناطق‌ شهری‌ می‌باشد. این‌ رقص‌ نرم‌ و آهسته‌ و با لطافتی‌ خاص‌ شروع‌ شده‌ و به‌ تدریج‌ تندتر می‌شود. ملودی‌ مربوط‌ به‌ این‌ رقص‌ با تنوع‌ در ریتم‌ و نوساناتی‌ در اجرا تا پایان‌ ادامه‌ می‌یابد. در این‌ رقص‌ در واقع‌ تاثیر گشت‌وگذار در زندگی‌ كرد‌ها به‌ نمایش‌ گذاشته‌ می‌شود و تنوع‌ ریتم‌ در این‌ رقص‌ گویای‌ تجربیاتی‌ است‌ كه‌ در گشت‌ و گذار به‌ دست‌ می‌آیند و می‌توان‌ گفت‌ این‌ رقص‌ زیبا تبلیغی‌ است‌ برای‌ خوب‌ نگریستن‌ در اشیاء و طبیعت‌. تقریباً در كل‌ مناطق‌ كردنشین‌ ملودی‌ این‌ رقص‌ به‌ شكلی‌ یكسان‌ نواخته‌ می‌شود و در این‌ رقص‌ نخستین‌ حركت‌ با پای‌ چپ‌ آغاز شده و حركت‌ پای‌ دیگر همواره‌ با سر ضرب‌های‌ دهل‌ كه‌ معمولاً باریتم‌ دوتایی‌ اجرا می‌شوند عوض‌ می‌شود.

پشت‌‌پا
پشت‌پا رقصی‌ است‌ كه‌ كمی‌ تندتر از گه‌‌ریان‌ اجرا شده‌ و در بیشتر مناطق‌ كردنشین‌ مخصوص‌ مرد‌ها می‌باشد. رقص‌ پشت‌‌پا همانطور كه‌ از نامش‌ پیداست‌ انسان‌ را به‌ هوشیاری‌ و به‌ كارگیری‌ تجارب‌ می‌خواند تا مبادا شخص‌ در زندگی‌ از كسی‌ پشت‌پا بخورد.

هه‌لگرتن‌
هه‌‌لگرتن‌ در لغت‌ به‌ معنای‌ بلند‌كردن‌ چیزی‌ می‌باشد. این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌وجوش‌ و شاد اجرا می‌شود كه‌ با شور و جنب‌وجوش‌ بسیار به‌ سوی‌ هدف‌ روانه‌ است‌. ریتم‌ تند ملودی‌ مخصوص‌ این‌ رقص‌ هر‌گونه‌ كسالت‌ و خمودی‌ را نفی‌ كرده‌ و بر اهمیت‌ نشاط‌ و هدفمندی‌ در زندگی‌ تاكید دارد.

فتاح‌ پاشایی‌
فتاح‌ از نظر لغوی‌ به‌ معنی‌ جنبش‌ و پایكوبی‌ است. ملودی‌ این‌ رقص‌ در سرتاسر كردستان‌ به‌ شكلی‌ یكنواخت‌ و با ریتمی‌ تند اجرا می‌شود و لذا این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌ و جوش‌ می‌باشد. بیشتر مردم‌ كردستان‌ از این‌ رقص‌ استقبال‌ می‌كنند. این‌ رقص‌ نشانگر انسانی‌ است‌ كه‌ به‌ شكرانه‌ كسب‌ موفقیت‌‌ها و استفاده‌ از نعمت‌های‌ خداوندی‌ خوشحالی‌ خود را به‌ نمایش‌ گذاشته‌ است‌.

‌لب‌‌لان
این‌ رقص‌ با ریتمی‌ نرم‌ و آهسته‌ پس‌ از فتاح‌ پاشا اجرا می‌شود و می‌توان‌ در آن‌ لزوم‌ تنوع‌ در زندگی‌ را مشاهده‌ كرد. پس‌ از اجرای‌ پرجنب‌وجوش‌ رقص‌‌ها گه‌‌ریان‌، پشت‌‌پا، هه‌‌لگرتن‌ و فتاح‌‌پاشا به‌ ضرورت‌، رقصندگان‌ لب‌‌لان‌ می‌رقصند تا كمی‌ استراحت‌ كرده‌ و تجدید قوا كنند. رقص‌ لب‌‌لان‌ در واقع‌ انسان‌ را از غلبه‌ احساسات‌ زودگذر نهی‌ كرده‌، وی‌ را پس‌ از طی‌ مرحله‌ ضروری‌ شور و مستی‌ به‌ قلمرو تفكر دوراندیشی‌ و بازنگری‌ رهنمون‌ می‌سازد. در این‌ رقص‌ شركت‌كنندگان‌ آرامش‌ خاصی‌ را احساس‌ می‌كنند.

رقص آذربایجانی
تاریخ از دو تا سه هزار سال قبل از میلاد، شاهد حضور رقص در سرزمین آذربایجان بوده است. رقص ابتدائی، با ایماء و اشاره (پانتومیمی) که در ارتباط متقابل با محیط کار جان گرفت و هموار تحت سلطه شرایط معیشتی قرار داشت. قومی که با شکار حیوانات گذران زندگی می کردند، رقصی از خود به نمایش می‌نهادند که حرکات نرم و جذاب به کار رفته در آن رنگی از سحر و جادو داشت.
حرکات آروزمندانه کشاورزان برای وفور محصول که همواره با نوای ساز همراه بوده، حالاتی مشابه برداشت گندم یا چیدن انگور را به نمایش می‌گذاشت و این دلیلی است روشن برای استمرار چند هزار ساله رقص در آذربایجان. رقصی که پیوندی عمیق با دگرگونی‌‌های مادی و معنوی مردم دارد و بازتاب قاطع خصوصیات ملی اوست.
زندگی مردم آذربایجان از دیرباز با رقص عجین بوده است. تاریخ انواع حركات موزون در آذربایجان از نظر فرم و نحوه اجرا،‌ به صورت انفرادی یا دسته جمعی، اعم از مردانه یا زنانه و تعداد ایفاكنندگان به قدری متنوع و مبسوط است كه در فرهنگ‌های تركی، كردی، ارمنی، گرجی و … با نام‌های گوناگون تبلور یافته و در بسیاری از موارد حركات موزون فرهنگ‌های مختلف در پایه مشترك و در جزئیات باهم تفاوت دارند. با این حال می‌توان صد‌ها نوع از حركات موزون را بنا به نام محل یا فرد شهیر، مفهوم زبانی، نحوه اجرا به صورت حركات موزون غنایی و لیریك پهلوانی و حماسی و … تقسیم‌بندی كرد اعم از:
رقص لیریك: یاللی، شالاخو، اوزون دره، تره‌كمه، واغزالی، سیندیرما، توراجی، گولوم آی،قیتقیلدا، آلما، لاله، دستمالی، یئری ـ یئری
رقص پهلوانی و جنگی: قزاقی، قفقازی، لزگی، قایتاغی، كوراوغلونون قایتارماسی، كوراوغلونون باغیرتیسی، میصری، زوتی ـ زوتی، زنجیر توتماق، تار آباسی
رقص مراسمی: كوساكوسا، آذربایجان، میرزه‌یی، آسماكسمه، آغیرقاراداغی و اشاره‌ای هر چند اندك در مورد هر كدام:

یاللی: از رقص ریشه‌دار و باستانی است كه در فرهنگ‌های آذربایجانی، كردی، ارمنی گرجی، و برخی دیگر از فرهنگ‌های آسیای مركزی بطور گسترده‌ای رواج دارد. اشعار حكیم نظامی گنجوی در منظومه خسرو و شیرین، در توصیف حركت‌های پای ایفاگر ـ به مانند گردش زخمه بر چنگ ـ به یاللی می‌باشد. یاللی با مشایعت نوازندگان سورنا و دهل در صفی طولانی، دست در دست، با دستمال یا چوبی در دست رهبر صف، بصورت جمعی اجرا می‌شده است. یاللی در دو نوع بصورت رقص مستقل و حركات موضوعی بصورت تاتر و نمایش که در حین رقص موتیف‌های قهرمانی و روحیات ایلی، جوانی و چابكی خود را مییابد، اجرا می‌شود.
از یاللی در قسمتی از اپرای كوراوغلو ساخته ئوزیر حاجی بیگوف در قسمتی از اپرای نرگس ساخته مسلم ماقامایف در قسمتی از باله گلشن ساخته سلطان حاجی بیگوف در اثری به نام یاللی ساخته جهانگیر جهانگیروف، در قسمتی از باله قوبوستان كولگهلری ساخته قاراقارایف و آهنگسازان روسی و بعضاً اروپایی استفاده شده است.

لزگی: رقص‌های قفقاز و ماورا آن به شمار می رود كه به شكل گسترده ای در آذربایجان متداول است. لزگی، حماسی، باوقار، پرتحرك و ریتمیك است كه توسط مردان بصورت جمعی و با هنرنمایی تك تك ایفاگران با حركات پا، پنجه پا، بصورت سریع با تمثیلی از حالت تاخت و سوار بر اسب و غالباً با خنجری در دست یا دست‌های مشت كرده، با حركاتی بدیع و گاه اكروباتیك، چرخش روی زانو‌ها، پرش‌ها اجرا می شود.

قایتاغی: نوع دیگری از رقص است كه در آذربایجان با عناوین اوج‌دوست، یئددی قارداش، اوغلانلار رقصی اجرا می‌گردد.

كور اوغلو: از رقص‌های قدیمی است كه توسط سورنا و دهل اجرا می‌شود. كوراوغلو، پرصلابت،‌حماسی، رزمی و پهلوانی است كه در ابتدا با سرعتی آرام شروع شده و تدریجاً تند می‌شود كه به یادبود قهرمان افسانه‌ای دوران فئودالی یعنی كوراوغلو نامیده می‌شود.

میصری: (شمشیر عربی منسوب به كوراوغلو) غالباً توسط عاشیق‌ها با ریتمی شبیه به مارش و با انجام حركات مشكل و سنگین و غالباً با شمشیر توسط ایفاگران اجرا می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست: